loading...
سایت تفریحی و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 320 جمعه 14 تیر 1392 نظرات (0)

 

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

حكايتي زيبا و آموزنده درباره احترام و دعاي مادر از بسطامي

 بسطامی را پرسیدند که این پایگاه به دعای مادر یافتی، این معروفی (شهرت) به چه یافتی؟ گفت: آن را هم به دعای مادر، که شبی مادر از من آب خواست.بنگریستم در خانه آب نبود، کوزه برداشتم. به جوی رفتم ...

 

ابویزید بسطامی را پرسیدند که این پایگاه به دعای مادر یافتی، این معروفی (شهرت) به چه یافتی؟

گفت: آن را هم به دعای مادر، که شبی مادر از من آب خواست.بنگریستم در خانه آب نبود، کوزه برداشتم.

به جوی رفتم آب بیاوردم.چون بر سر مادر آمدم، خوابش برده بود.

با خود گفتم که اگر بیدارش کنم من بزهکار باشم.

بایستادم تا مگر بیدار شود. تا بامداد بیدار شد.

سربلند کرد و گفت: چرا ایستاده ای؟ قصه بگفتم.

برخاست و نماز کرد و دست بر دعا برداشت و گفت:

الهی چنان که این پسر مرا بزرگ و عزیز داشت، اندر میان خلق او را بزرگ و عزیز گردان.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا دوباره از این سایت بازدید می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 943
  • کل نظرات : 91
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 41
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 68
  • بازدید امروز : 535
  • باردید دیروز : 154
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,553
  • بازدید ماه : 4,886
  • بازدید سال : 39,294
  • بازدید کلی : 665,874
  • کدهای اختصاصی
    تبلیغات